کهف اصحاب

*(فأووا إلی الکهف ینشر لکم ربّکم من رحمته)*

کهف اصحاب

*(فأووا إلی الکهف ینشر لکم ربّکم من رحمته)*

گوسفند بافنده

زمانی که بعد از من، اهل ریب و بدع (کسانی که در دین، شبهه افکنی کرده و به معارف دین، امور جدید و ساختگی اضافه می کنند) را دیدید تنفر از آنان را آشکار کنید و زیاد به آنان فحش بدهید و زیاد پشت سرشان سخن بگویید و آبروی آنها را ببرید که طمع نکنند دین را خراب نمایند و مردم هم از آنان دوری کرده و بدعتهای شان را یاد نگیرند با این کار، خداوند ثوابها برای تان می نویسد و درجات اخروی شما را بالا می برد... از کلام رسول خدا(ص) روایت شده با سند صحیح (الکافی ج2 ص375)

 

این یک نمونه است از چندین نص دین که در آنها اولیاء دین به ما دستورهای غلیظ و شدید داده اند در واکنش مقابل بدعت و بدعتگذار، همان موضوعی که برادری ذیل یکی از پستها درباره آن پرسیده بودند و خواستند یک پست در این زمینه بنویسم... براستی چرا فحش دادن به اهل بدعت، موجب کمال معنوی و رشد درجات اخروی انسان می شود؟ چرا درباره زناکار و شرابخوار و امثالهم چنین تعبیر عجیبی وارد نشده است؟ (فحش بدهید ثواب ببرید!) چه خطری در بدعت نهفته است که تا این حد باید نسبت به آن حساسیت نشان داد؟

 

در جواب می توان جهات مختلفی را بررسی کرد اما ظاهراً یک جهت، علت عمده حساسیت اولیاء دین (سلام الله علیهم) به این مقوله است آن جهت، عبارت است از افترا بر شارع و حرف گذاشتن در دهان دین و از جانب خدا حرف زدن بدون حجّت مشروع... گاهی اینور و آنور، جملاتی می شنویم که حاوی این عبارات است (خوب دقت کنید) : از نظر شرع، فلان کار حرام است! فلان کار، دستور دین است! فلان چیز، نامشروع است! از نظر اسلام برای فلان امر، بهمان شرط وجود دارد! شرعاً فلان کار رو باید اینجور انجام داد! فلان حکم، مال فلان زمان است و الان حکم خدا طور دیگری است! خدا کاری نداره به این حرفها، دلت پاک باشه! دین خدا اینقدرها هم سخت نیست که شما میگید، خدا مهربونه و می بخشه! و...

 

خداوند خطاب به اینها که در امر دین و خدا از خودشان نظریات صادر می کنند می فرماید (آیا خدا به شما اجازه داده که حکم صادر کنید یا در واقع دارید به خدا افترا می بندید؟) یونس آیه59 و به قول خودمانی تر خطاب به این افراد می گوید: جناب! محترم! سرکارعلّیه! جنتلمن! شما خدایی؟ پیغمبری؟ امام معصومی؟ جبرئیلی؟ میکائیلی؟ لوح محفوظی؟ آخه تو کی هستی که از جانب خدا حرف می زنی گوسفند! خب دوست داری حرف جدید بزنی بزن! دوست داری ببافی بباف! چرا به نام دین می فروشی بافتنی ات رو؟ چرا از نام دین خرج می کنی؟ چرا از آیات و روایات مایه می گذاری؟

 

در جای دیگری می فرماید (چه کسی ظالم تر است از کسی که کذبی را به خدا ببندد) الاعراف آیه37 براستی اگر شما خواننده محترم در جایی مهم و برای کسانی که حرف شنوی از تو دارند سخنی بگویی و در آن سخن، چیزی را خوب و چیز دیگری را بد بدانی و بنامی سپس ببینی در یک جایی مثلاً یک روزنامه، حرف شما تحریف شده و غیر آنچه شما بیان کرده ای در دهانت گذاشته اند و از قول تو چیزی که بد می دانی را به عنوان خوب و بالعکس مطرح کرده اند و دوستدارانت هم به خطا افتاده اند و دقیقاً برعکس نظر تو رفتار می کنند چه حالی به تو دست می دهد؟

 

بدعت یعنی نوآوری و در لغت عرب به چیز نو "بدیع" گفته می شود نوآوری اگر در هر چیزی خوب باشد در امر دین بسیار ناپسند است چون اوامر و نواهی دین، ابدی و لایتغیر می باشند (الکافی ج1 ص58) بنابراین نوآوری در دین، ملازم است با اینکه چیزی که در دین نیست را در آن داخل کنیم (البدعة ادخال ما لیس فی الدین فی الدین) و هرچه هم در این جهت ببافیم و بسازیم و بگوییم صرفاً بر گناه خویش افزوده ایم چون دین خدا با سلیقه ما تنظیم نمی شود

 

خطر بدعتگذاری قاعدتاً دامنگیر قشر غیرمذهبی و لاابالی نمی شود آنان به لاابالی گری خویش مشغول اند و کاری به کار دین ندارند خدا خیرشان دهد که دست از سر کچل دین خدا برداشته و آن را با نظریات «من درآوردی» خود آلوده نکرده اند... مغرورانه بر مسند دین شناسی ننشسته اند و از جانب خدا و در لباس دین سخنان یاوه بر زبان نمی آورند... هر کاری می کنند می گویند هوسمان مجبورمان کرده این کار را بکنیم و نام دین بر آن نمی گذارند... مرد هستند و دین خدا را بازیچه نکرده اند

 

کاری اگر می کنند نمی گویند وظیفه شرعی من چنین است! شاید شرمنده هم باشند از کارشان و معترف به بد بودن سیره شان... خدا خیرشان دهد و توفیق توبه، اما وای به حال اهل بدعت که چشم در چشمت می دوزند و لجوج و مغرور از چنین و چنان دین سخن می گویند و شرم نمی کنند از اینکه مفاد هوس خود را به نام دین مطرح می نمایند؛ بدترین معصیت را مرتکب می شوند اما خیالی ندارند و ای بسا گمان کنند کار نیکو می کنند (الکهف آیه104) و به همین جهت امید چندانی به هدایت شان نیست همانطور که توفیق توبه، چندان درباره آنان متصور نیست (علل الشرائع ج2 ص492)   

 

ان شاء الله در نگاشته بعدی به زوایای دیگری از مقوله بدعت خواهیم پرداخت

نظرات 19 + ارسال نظر

آماتور هائی مثل تو آدم رو از اینتر نت متنفر می کنند. حد اقل پیش فرض پخش اون موسیقی مسخره را خاموش بذار تا اگر کسی خواست انتخابش کنه

احتیاج به تندی و شلوغی نبود.. شما اگر فکر می کنید بنده آماتور هستم خیلی عادی پیشنهاد بفرمایید: (برای اینکه موسیقی وبلاگ روی پیش فرض سکوت بره فلان کار رو می تونید انجام بدید) موفق باشید

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز که در عرصه ی اطلاع رسانی و خدمت به دین می کوشید؛

از شما درخواست می کنم که در اسرع وقت به وبلاگ اسلام حقیقی سری بزنید تا نتایج تحقیقات خود را در رابطه با دشمنان مهدویت با عنوان «فراماسونری: دجال آخرالزمان» خدمت شما ارایه نماییم .امید است که کمکی هر چند کوچک به منتظران موعود عصر (عج) در رابطه با شناخت نشانه های ظهور شود. ان شا الله در این مقاله ها خواهید دید که تشکیلات فراماسونری شباهت های اعجاب آوری با آن چه که در باب دجال در روایات اسلامی آمده است ، دارد که این شباهت ها حتی شامل یک چشم بودن دجال، یهودی بودن او، فتنه در بیت المقدس و ... نیز می شود که این مسایل در قالب عکس ها و فیلم های بیشماری بیان شده اند. لطفاً در صورتی که مطالب مقالات را مفید دانستید دیگران را نیز به خواندن آن ها دعوت کنید و یا این مقالات را با حفظ امانت کپی نمایید. زیرا همان طور که خواهید دید متاسفانه وقت تنگ است و دشمنان اسلام تلاش دارند تا سال ۲۰۱۰ حکومت جهانی شیطانی را تشکیل دهند. این مساله اهمیت اطلاع رسانی هرچه سریعتر را بیشتر نشان می دهد. پس لطفاً به ما در نشر این مطالب یاری رسانده و بدانید که ان شا الله ظهور نزدیک است و با زمینه سازی نزدیکتر می شود.

تمامی مطالبی که در مقالات می آیند مستند و جدی هستند و در این مقالات از فیلم ها و عکس های متعددی استفاده شده است. بنابراین خواهشمندیم که در آن ها تامل بفرمایید.

لازم به ذکر است که در این مقاله، به ترفند های فراماسونری در تشکیل حکومت جهانی شیطانی نیز پرداخته شده است که از جمله ی این ترفند ها می توان به پیشگویی های دروغین نوستراداموس، فیلم 300، نبرد کذایی آرماگدون و ... نیز پرداخته شده و ارتباط این مسایل با فراماسونری نیز با اسناد و دلایل معتبر بیان شده است. بنابراین خواهشمندیم که همه ی بخش های مقاله را مطالعه فرمایید. پیشاپیش از سنگین بودن وبلاگ به دلیل حضور عکس های زیاد در مقالات، عذرخواهی می نمایم.


با تشکر


خادم الامام (عج)

سلام.. ان شاء الله خدمت می رسم و می خونم.. یاعلی

مهدی جمعه 25 آبان 1386 ساعت 20:37

بسم الله
همین حرف را به خودت بزن.(اگر می خواهی بباف اما نه به نام دین). در ماجرای جنگ خوارج حضرت علی (ع) اصحابش را از ناسزا گفتن به آنها نهی کرد، در حالی که آنها بزرگترین بدعت گزاران در دین بودند.
قرآن آیه صریح دارد که مسلمانان را از ناسزا گفتن به خدایان دروغین مشرکین نهی می کند.

بنده چیزی نبافتم.. یک روایت صحیحه نقل کردم که فقهاء عظیم الشأن امامیه هم به مضمون آن فتوا داده اند... ضمن اینکه نهج البلاغة امیرالمؤمنین(ع) پر است از فحش به رؤسای اهل بدعت گرچه در موارد معدودی به جهاتی ثانویه از این کار منع کرده باشند.. درباره آیه قرآن هم قبلاً توضیح دادم، به پاسخی که به کامنت جناب ۱ همین پایین عرض کرده ام مراجعه بفرمایید.. موفق باشید

امیر جمعه 25 آبان 1386 ساعت 20:35

به نام خدا.سلام.داشتم به ادعای بعضی عرفافکرمی کردم که مدعیند(حقایق به آنان الهام می شودواین برادرشان شیطان نیست که به آنان الهام می کند)که یادخطبه ای ازامام علی(ع)افتادم که آن راهنگام غسل وتجهیزرسول خدا(ص)فرمودند:(ای فرستاده ی خداپدرومادرم به فدایت،بامرگ تورشته ای گسسته شدکه بامرگ دیگران پاره نشودوآن رشته ی نبوت واخبارغیبی وآسمانی است.)چه عجیب!!!!مگه امثال این عرفای امروزی اون زمان نبودند.همین هایی که ادعای الهامات الهی رودارندونمی دونندالهاماتیست ازطرف شیطان.همانان که مریدانشان فقط درادعا معصومان رافراترازآنان می دانندوبه کلمه کلمه جملاتشان آن قدرارج می نهندکه باخواندن یک جمله ازآنان ممکن می شودکه به فکرتحریف قرآن نیزبیفتند(حتمالازم نیست متن عربی راعوض کنندهمین که به فرمایشات معصومین برای تفسیربی توجهنداین راثابت می کند.)به درستی اینان فرزندان ابلیسندودرواقع نوکران ابلیس وازآن بدتر.آخه کدوم نوکرحاضربه خاطردستوراربابش هرچی اون می خوادروگوش بده وهرچی نمی خوادنه.این هابندگی ابلیس رومی کننددرحالی که بنده ی خدایند.نظربنده این است چنین افرادی مشرکند.

سلام.. خدا به شما اجر جزیل عنایت کند برادر گرامی.. یاعلی

1- ایشون مدعی سواد نیستن چون واضحه بطلانش.
2- کتابی دیدم درباره شهود و عرفان ، در بخش آخر کتاب! دلایلی آورده بود (جور کرده بود!) برصحت حرفاش و درش از آیات قرآن و بعض روایات ، خصوصا از امام علی استمداد طلبیده بود ،
اولا توجه ندارند که معصوم چیه و روش دریافتش به چه شکله و گرنه آیه مربوط به حضرت ابراهیم رو و حالات پیامبر در دریافت وحی و ... رو دستاویز قرار نمیدادند.
دوما مدافعان عرفاء لطف میفرمان و ائمه معصوم رو در بالای گروه جعلی عرفاء ، قرار میدن ، که واقعا افتادگی آنان رو میرسونه!!!!! وگرنه عارفانی مثل ماحی الدین اعرابی ادعاهایی کردن که امام معصوم هم نکرده و نمیدونم چرا باز امامان رو بالاترین عرفا میدونن.
-----------------------------
3- جای سوال داره که ایشون چرا به حدیث مذکور عمل کردن و ما رو که اهل ریب و بدع هستیم سبّ کردن ؟!
و سوال دوم اینکه ؛ شما که اینقدر در علم رجال بالایید که ما را متهم به بیشعوری میکنید ، دلایل خودتونو بگین ، صرفا «مخالفت با قرآن» رو به هوای نفستون سنجاق نکنید و بجاب سه نقطه دلیل مخالفتش رو با قرآن بگین و البته میتونین از وهابیون که برای نفی سبّ از آیات استدلالهای خوبی! دارن مدد بگیرن.

۱.بشوی اوراق اگر همدرس مایی . که درس عشق در دفتر نباشد! سواد ایشان احتمالاً علم لدنّی است و مطالب رو بصورت آنلاین دریافت می کنند! همین که از همون اول قبل از هرصحبتی و آشنایی یک دفعه به فحاشی پرداخت نشان از علم غیب ایشان دارد که پیش از بیان صحیحه داود بن سرحان و دانستن آن توسط ایشان، به آن عمل نمودند! ۲.معصومی که اینها شناخته اند یک صوفی می آلوده و یک بت پرست قهار است که با خدا حالاتی! دارد (یاد پست مرد خدا افتادم در وبلاگ شهید) و در آن حالات گاهی آنها او می شوند و گاهی او آنها! ۳.کار پاکان را قیاس از خود مگیر . گرچه باشد در نوشتن شیر شیر! ایشان این عوالم خشک ما اهل ظاهر رو خیلی وقته طی کرده اند و الان در عالم آبکی و مقام هوهویت به سر می برند فلذا بسان بهائم، تکلیف از ایشان ساقط و بسان مولاهم! پای استدلالیان را چوبین می دانند همانطور که در عین وحدت دچار کثرت هستند در عین صلح کل هم دچار سبّ و لعن می باشند! حالا حالا مونده شما دید عرفانی پیدا کنی و این تناقضات رو در سایه سار عشق حضرت دوست حل کنی! برو فعلاً یه دوره چله کلیمیه بگیر و کاملاً {ز عقل و هوش بیرون نزد ما آی} تا بفهمی من چی میگم! آره عزیز..... هوالعشق!

امیر جمعه 25 آبان 1386 ساعت 00:47

به نام خدا.سلام.داشتم به حدیث ثقلین فکرمی کردم که باخودگفتم چراثقلین ونه ثقل؟مگه قرآن خودش کتاب کاملی نیست؟که به یادتفسیرقرآن افتادم که این همه عالم این همه تفاسیرمختلف می کننددرصورتی که تفسیریک قسمت نمی تونه دوچیزمختلف باشه.البته منظوربنده جسارت به عالمان نیست وصدالبته مابه وجودآن بزرگواران نیازمندیم.منظورم ازتفاسیرمختلف هم اختلاف تفسیردراکثرآیات نیست بلکه چون ارزش هرآیه بسیارزیاداست تفسیریک آیه هم بسیارمهم است به همین خاطربسیاری ازمفسرین برای تفسیربه فرمایشات ائمه توجه می کنندولی متسفانه بعضی خودراعالم می داننددرصورتی که صوفیندوالهامات درونی رادرتفسیرشان دخالت می دهند.مدعی سواد(حسین مداحی)تودرحدی نیستی که فرمایشات ائمه رودرهرموردی باقرآن تطبیق بدی.درضمن بله عالم بالامقام است امانه ابوموسی اشعری ونه اشعث.هرمدعی نبوت که پیامبرنیست.درضمن بنده سخنرانی ازرهبرعزیزمان آیت الله خمینی(ره)دیدم که ازعرفان راباپسوندواقعی استفاده کردندنه مثل امثال توهرعارفی روقبول داشته باشند.مثل بعضی عرفاکه خیلی ازکارهاشون برخلاف دین است.همان طورکه شاگردشون آقای مطهری(که امام دربارشون فرمودمطهری حاصل عمرمن است)عرفان واقعی روفقط درتوجه به قرآن(چه ازنظرعملی چه ازنظراعتقادی)که البته توجه به روش ائمه هم دربرداردروبه عنوان عرفان معرفی کردندنه الهامات شخصی رو.

امیر پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 22:39

به نام خدایی که دینش رابه حق فرستادونه آن طورکه دل های چرکین پسندند.سلام.درابتدا می خواهم ازآن دسته ازکاربران که مودب هستندعذرخواهی کنم به خاطرعبارتی که به این جناب بی شعورحسین مداحی نسبت داده ام(تعصب به اهل بیت).آخه احمق نهج البلاغه روخوندی.خطبه ای روکه دروصف کسانی که داوری میان مردم روبرعهده می گیرندوصلاحیت ندارنداست روخوندی.خطبه ای که قبل ازجنگ جمل چطور.خطبه ای که راجع به تحریک لشکربه جنگ باشامیان است روچی خوندی.خطبه ی حضرت رودرنکوهش یاران ودعوت به جهادچی.آنجاکه یارانش را(مدعیان دروغین مثلتورا)خطاب می فرماید:(ای بی ریشه ها)ودرجایی دیگربه یارانش می فرماید:(چندبارباشمامداراکنم چونان که بااشتران جوانی که باکوهانشان ازدرون ریش است وازبرون سالم مداراکنند.)چیه.عاشق اهل بیت شیطان ونه اهل بیت پیامبر(ص)این هاهم سندندارندیااین بارخزعبلات دیگری فراهم می کنی نکنه می خوای بگی خوب اونجاامام عصبانی شدیه چیزی گفت که دراین صورت وای برشیعیان واقعی که فقط براشون مهمه امام فرمایشش چی بوده واصلا دنبال این نیستندکه تحقیق کنندامام اونجاعصبانی بوده یانه.البته حق دارن چون معصوم هیچ وقت اشتباه نمی کنه.درضمن نام حضرت زهرابه عنوان مادرخویش بیان نکنیدهرگزلیاقت کاربرداین لفظ راندارید.

خادم الزهراء پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 21:59

جناب حسین مداحی!
آرام تر اخوی!پس نیفتی از شدت غضب!
تو هنوز نمیدانی قران کلیات را گفته است؟نمیفهمی برخی احادیث عمومات قران را نیز تخصیص میزنند؟نمیدانی روایتی که ذکر شد نامش صحیحه داوود بن سرحان است نه اراجیف فلان عارف و صوفی؟
میدونی اصلا صحیحه یعنی چی؟
فقهای طراز اول؟
اقای خوئی رو میشناسی؟طبق همین روایت فتوا صادر کرده در خصوص سب،همینطور خیلی دیگر از فقهاء،بلکه در خصوص وجوب سب در بعضی احیان صحبت کرده اند!اون وقت تو اومدی داری اینطوری میگی؟
تازه کجای این حدیث با قران مخالفت دارد؟

حسین مداحی پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 20:14 http://maddahi.net

زیاد برای مادرتان دعا کنید جناب خادم الرضا ! و جناب آقا امیر !
لفظ جیفه برای کسی که شعور تشخیص روایت ضعیف ؛ مرسل؛حسن و صحیح را نداند و به دروغ به رسول خدا جملاتی را نسبت می دهد ؛ لفظ بسیار کوچکیست....
عمل خود را به قرآن عرضه نمایید !
و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض شاهد بر چه معناست ؟
کدام حلال و یا کدام حرام را مد نظر دارد ؟
مگر اهل بیت ما نفرمودند هر حدیثی که با قران مخالفت داشت مورد تایید ما نیست ...
عمل خود را نه بر قران بلکه بر یکی از فقهای طراز اول حوزه عرضه کنید وقتی تاییدتان کردند بیایید و از توهین به فقهای عارف سخن رانی کنید...
کدام یک از علمای هم سطح و هم دوره حضرت شیخ الفقها و المجتهدین امام خمینی ره سلوک وی را زیر سوال بردند ؟
آیت الله بروجردی ؟
یا دیگر مراجع ؟
یا فقیهی مثل آیت الله مرعشی نجفی و یا مجتهد دیگری مثل آیت الله العظمی گلپایگانی ؟؟
کدام یک از این فقها ...
آخر جیفه ! که حیف لفظ جیفه به تو و رفیقت که خود را خائم اهل بیت می دانید مرد باش و یکی از مجتهدین را نام ببر که به این سلوک اشکال گرفته اند !
جناب حلال زاده ! رسول اکرم فرمودند علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسراییل آنوقت تو خودت را در این حد و اندازه می دانی که به ایشان اهانت می کنی ؟
دریغ از ذره ای نور از آن علم که در دل تو تابیده باشد

خادم الرضا علیه السلام پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 16:47 http://ala.mihanblog.com

پست خوبی بود و شابد از اول هم بهتر این بود که حسابی بحث بدعت رو باز میکردین و بعد به مصادیقش میپرداختین اما الان هم لطف خودشو داره.
این برادر مدّاح عرفا که در ذیل این کامنت قمه زنی فرمودند قربة الی العرفاء ! هم همان به که جوابی بهش داده نشه ، آنچه بعض عرفا از هوا ببندند به دین و معصوم ، لاباس به
اما آنچه طبق سند معتبر در کتاب درجه یک شیعه داریم میشه افتراء
در این وادی همیشه این دو تهمت هست ، یا میگن بیسوادی ، یا میگن از خود راضی و علمت حجابته!
والله المستعان

بله این از ترفندهای اونهاست که در وبلاگ شهید بهش پرداختم و شما هم دقیقاً در مقام مناسبش اشاره کردید.. یاعلی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 14:58

باسلام
یدعت باعث گمراهی انسان‌ها و تباهی اندیشه‌های دینی مردم می‌شود. احادیث فراوانی در مذّمت بدعت و بدعت‌گذار وارد شده است. این نوع از بدعت، پدیده‌ای است مخالف با سنت، و در واقع افزودن چیزی است در دین که اسلام آن را معتبر نمی‌داند و دین ناب تأییدش نمی‌کند.

پیامبر(ص)، محور همبستگی

باتشکر

سلام.. موفق باشید

هادی اسکندری پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 14:01 http://baydokht-erfan.persianblog.ir/

کدام نعمت اللهی گنابادیه؟

از فرقه دراویش گنابادیه تا شهر دارالمومنین گناباد

یه خواننده پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 09:57

ضمنا لطفا اون مطلب از ملاصدرا رو هم بنویسید . منتظرم .

بسیار خب.. پست بعدی که درباره ادامه نکات بدعت است ان شاء الله پست بعدش به فضایح ملاصدرا درباره عشق بازی با پسربچه ها خواهم پرداخت.. یاعلی

۱ پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 06:53

خدا دهانت را پر از سرب کند که به نام دین چهره دین و پیشوایان دین را مشوه نشان ندهی.
وقتی خدا می فرماید به بت پرست ها فحش ندهید که مبادا آنان به مقدسات شما فحش دهند چطور با گرفتن یک روایت و وا نهادن روایات دیگر وضع را چنان آشفته می کنید که هم خودت فحاشی می کنی و هم دیگران را به فحاشی وا می داری.
در روایات نخوانده ای که چنین کسی ملعون است.

این هم یک نوع طرح بحث هست لابد! ببینید جناب ۱ ظاهراً به دو سه پاراگراف آخر توجه نکردید که مسأله مربوط به بدعتگذاران رو با مسأله مربوط به افراد بت پرست یکی کردید جهت اطلاعتون عرض می کنم کسی که از اول می گوید من بت پرستم و خارج از دین شما هستم با کسی که می گوید من مسلمانم و شیعه ام و خدا چنین گفته و دین چنان گفته و... فرق می کند و خداوند نسبت به منکر صریح توحید، حکمی داده و درباره کسی که شرک را در لباس دین و به عنوان توحید مطرح می کند حکمی دیگر.. ضمناً اگر منظورتان از {دیگران را به فحاشی وا می داری} کامنت مداحی تهرانی است ادبیات ایشان ارتباطی با مطالب بنده ندارد ایشان مدتی قبل از این پست و بدون هیچ مقدمه ای ناگهان وارد اینجا شده و از همان اول به فحاشی پرداخت و وقتی بخشی از مطالبش با ادبیات خودش پاسخ داده شد اشک ریزان و نفرین کنان اینجا را ترک کرد کامنت الانش هم نتیجه همان کینه سابق و احقاد بدریة! است و از آنجا که ارتباطی با مطلب پست ندارد بلاجواب و بی اهمیت می باشد مهم این است که اول تعریف دقیق بدعت را بشناسیم سپس با بدعتگذاران مبارزه کنیم وگرنه اگر در حدود تعاریف دینی و تطبیقات آن دقت لازم مبذول نکنیم یا در دین شناسی آلوده به تفسیر به رأی گردیم با بهانه کردن هر متن دینی می توان هرکسی را کافر و مبتدع قلمداد کرده و با تمام کسانی که دشمنی نفسانی و مسأله شخصی داریم تصفیه حساب کنیم به خرج دین! و این خود عین بدعت و بدعتگذاری است... یک نمونه اش حرکت معاویه در انتقام گیری از امیرالمؤمنین(ع) بود که بخاطر عزل خود توسط ایشان بهانه خون خواهی عثمان را تحت لوای آیات قرآن مطرح نموده و آن فجایع را برپا کرد ان شاء الله در نوشتار بعدی به این حدود و تطبیقات هم اشاره خواهیم نمود... موفق باشید

حسین مداحی تهرانی پنج‌شنبه 24 آبان 1386 ساعت 03:57 http://www.maddahi.net

پس بنده هم شما را گوسفند باید خطاب کنم که آیات قرآن را به رای خویش ترجمه و تفسیر میکنی ...
گوسفند عزیز !
ببخشید لفظ گوسفند خیلی محترم تر از شخصیت جنابعالیست ...
البته با توجه به حدیث مجعولی که نوشتی گوشفند خطابت می کنم...
رونوشتی از تفسیر خود را به ناشران بدهید تا گوسفندانی چون خودتان نیز بهره مند شوند...
حیف نان !
درس خارج میروی !؟
تو که هنوز از رجال سر در نمی آوری جه جور خارج خونی هستی که نسبت دستور به فحاشی به رسول الله که قران در شانش فرموده انک لعلی خلق عظیم ؛ میدهی !
از ابوبکر و عمر بالاتر مبدع داریم !
چرا دستور فحش برای آنها صادر نکردند !؟
احمق بدون شعور !
چرا به رسول اکرم دروغ می بندی ؟!
چرا برای مقاصد پلیدت از ائمه و علماء مایه میگذاری ؟
چرا از آبروی مراجع عظام خرج می کنی ؟

حاج امیر چهارشنبه 23 آبان 1386 ساعت 20:44 http://www.khate3vom.parsiblog.com

با سلام.برادر من در کجایی دین گفته شده فحش و ناسزا بگویید.چرا دین را در چشم مردم بد می کنید. از نظر اسلام که روایات مستند هم در این مورد زیاد هست فحش دادن به کفار نیز حرام است.شاید شما حدیث را بد ترجمه کرده باشید

سلام برادر گرامی.. ظاهراً متن رو کامل نخوندید وگرنه چه جایی داشت بفرمایید از نظر اسلام چنین و چنان و فلان چیز از نظر اسلام حرام است و...؟ در نسبت دادن به اسلام و از طرف خدا حرف زدن دقت و احتیاط بفرمایید.. بنده همانطور که در پروفایلم عرض کرده ام اهتمام اصلیم در زندگی، فهم عمیق و دقیق دین از منابع معتبر و موثق است بدون لحاظ خوشایندها و بدایندهای افراد.. بنده دین را می گویم از منابعش و کاری به سلایق افراد ندارم هرکس خواست هدایت شود و هرکس هم نخواست به خودش مربوط است و قبر و قیامتش.. و اما درباره روایت، بنده متن عربی اون قسمتش رو براتون می نویسم و شما لطف کنید ترجمه کنید که اگه خطایی کرده ام متوجه شوم (قال رسول الله صلی الله علیه و آله اذا رأیتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائة منهم و اکثروا من سبّهم و القول فیهم و الوقیعة) مخصوصاً عبارت (اکثروا من سبّهم) رو برای من روشن بفرمایید استفاده می کنم.. یاعلی

یه خواننده چهارشنبه 23 آبان 1386 ساعت 16:28

در ادامه کامنت پست پیش که امیدوارم بهش جواب بدید لطفا اون مطلب در مورد ملاصدرا رو هم لطف کنید بنویسید اسم سندی رو هم که ازش استفاده خواهید کرد . ممنون

کتاب مورد نظر (الاسفار الاربعة) هست مال ملاصدرا که درش از عشق به پسربچه ها سخن رانده.. اگر خواستید بفرمایید متن رو در قالب یک پست عرض کنم خدمت تون.. موفق باشید

امیر چهارشنبه 23 آبان 1386 ساعت 15:34

به نام خدا.سلام.تابه حال دیده ایدکه بعضی مدعی مسلمان بودن می کنندولی وقتی ازافکارشان مطلع می شوید شک می کنیدکه اصول دینشان رادرست بشناسند.اگردرافکارشان دقیق شویدتصورمی کنیداصول عقایدشان بدین ترتیب است:۱-شرک.(به جای توحید).۲- رسین به بت وخندیدن آن به انسان.اعمال انسان دراین جامهم نیست دلت پاک باشد(به جای معاد).۳-توجه به الهاماتی که زیباست وهدایت معنی نداردفقط زیبایی جملات مهم است.(به جای نبوت).

سلام.. نکته جالبتر اینجاست که در اوج شرک هستند اما خود را موحّد می نامند! *(انظر کیف کذبوا علی انفسهم)*

امیر چهارشنبه 23 آبان 1386 ساعت 15:03

به نام خدا.سلام.مدتی قبل بادوستی صحبت می کردم که دربین صحبت گفت خواهرم آنقدرمذهبی است که پیش من هم مقیداست که روسری بگذارد.مذهبی!مگرمذهب حکم مشخص خودش راندارد.بنده نمی دانم این تصورات ازکجاپیدامی شوند.آخه دینی که به حالات درونی انسان هم توجه کرده چرابعضی درخوندن احکامش به شرایطش توجه نمی کنند.متاسفانه بعضی هستندکه اگه کسی بخواهداحکام رابخواندبه اومی گوینداین هاچیست دلت پاک باشدآن وقت خودشان ازهرکاری ایرادمی گیرندحتی اگرطبق مذهب آن عمل صحیح باشد.

سلام.. این تصورات از آنجایی است که افراد متفرقه بدون اطلاع عمیق و مدلّل از مبانی دین دست به کار بیان احکام و تبیین ما انزل الله شده اند و هر روز امام و پیغمبر تازه پیدا می شود و احکام {به روز شده} در اختیار مردم قرار می گیرد.. یاعلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد