کهف اصحاب

*(فأووا إلی الکهف ینشر لکم ربّکم من رحمته)*

کهف اصحاب

*(فأووا إلی الکهف ینشر لکم ربّکم من رحمته)*

هلال

این نوشتار را برای سایت، تدارک دیده بودم اما به علت مشکل فنی با اینکه چند بار تلاش کردم امکان نهادن ِآن در سایت فراهم نشد لذا بدلیل فوریت مطلب فعلاً در اینجا تقدیم دوستان می‌گردد تا حل مشکل فنی

 

1.کرهء ماه به دور زمین می‌چرخد و در هر بیست و نه و نیم روز یکبار بین زمین و خورشید واقع می‌شود زمانی که کرهء ماه دقیقاً بین خورشید و زمین قرار می‌گیرد را در اصطلاح نجومی "مقارنه" می‌گویند (تقارن ماه و خورشید از دید ناظر زمینی) مقارنه گاهی با کسوف (خورشیدگرفتگی) همراه است لکن اکثر اوقات چنین نیست و علت آن نیز انحراف زاویهء دایره حرکت ماه به دور زمین از دایرهء حرکت زمین به دور خورشید است که معمولاً سایهء ماه در حین مقارنه را بالاتر یا پایین‌تر از زمین می‌اندازد و نتیجتاً کسوفی رخ نمی‌دهد اگر این انحراف، صفر یا نزدیک به صفر بود در انتهای هر ماه قمری یک کسوف داشتیم در حالی که در واقع چنین نیست

 

2.گاه برای مقارنه، تعبیر غلط‌انداز "تولد هلال" و "ماه نو نجومی" استفاده می‌شود که بعضاً با "تولد هلال مرئی" و "ماه نو عرفی" خلط شده و موجب بروز ابهاماتی در اذهان غیرواردین می‌گردد

 

3.ماه از مدتی قبل از مقارنه تا مدتی پس از آن، آن‌قدر به خورشید نزدیک است که هلال نازکش در طول روز کاملاً در نور خورشید محو می‌شود و در حین غروب نیز پیش از خورشید یا همراه با آن غروب کرده و به تاریکی اوائل شب نمی‌رسد که رؤیت محقق گردد در این وضعیت، رؤیت با چشم یا ابزارهای اپتیکی (از قبیل تلسکوپ) متوقع نخواهد بود گرچه با ابزارهای نگرش حرارتی و امثال آن، رؤیت همیشه ممکن است ولو در حین مقارنه

 

4.مدت مذکور در بند سه، بستگی به عوامل متعددی دارد از قبیل سرعت حرکت ماه که اگر سرعت بالا باشد در زمان کوتاه‌تری به زاویهء مطلوب برای رؤیت می‌رسد و اگر سرعت کم باشد مدت بیشتری طول می‌کشد که این زاویه حاصل شود و... از حیث ناظر زمینی نیز ارتفاع ماه در لحظهء غروب خورشید و فاز آن (درصد روشنایی ظاهری ماه) و متغیرهای دیگری در امر رؤیت دخیل می‌باشد که هرچه ارتفاع و فاز، بالاتر باشد امکان رؤیت بیشتر است... در مجموع شاید بتوان یک شبانه روز (بیست و چهار ساعت) را متوسط این مدت تلقی نمود

 

5.وقتی فاصلهء زاویهء ماه و خورشید و سایر متغیرات آسمانی حرکت ماه، به اندازهء مطلوب رسید و بسته به طول و عرض جغرافیایی و سایر متغیرات ناظر زمینی، همهء شرایط و متغیرات رؤیت، به نحو مطلوب حاصل بود هلال ماه رؤیت می‌شود و ماه قمری برای آن نقطه ثابت می‌گردد اما آیا برای نقاط دیگر کرهء زمین هم ماه قمری ثابت می‌گردد یا آنها هم باید منتظر رؤیت در محل خود باشند؟ در این مسألهء فقهی، اقوال متعدد و قراءات متنوعی وجود دارد که با اندکی تصرف و چشم‌پوشی از بعضی اختلافات جزئی، می‌توان آنها را در این سه دسته منظم نمود:

 

الف.رؤیت در هر نقطه صرفاً برای همان نقطه و نقاطی که با آن نقطه، هم‌افق هستند کفایت می‌کند اما برای سایر نقاط خیر (قول به اشتراک افق)

 

ب.رؤیت در هر نقطه برای تمام نقاطی که با آن نقطه در شب مشترک هستند (ولو چند لحظه) کفایت کرده و دیدن هلال در اول شب در یک نقطه به کل منطقه‌ای که در آن لحظه در نیم‌کرهء تاریک هستند تسری می‌یابد (قول به اشتراک لیل)

 

ج.قاره‌های آسیا و اروپا و آفریقا مجموعاً در حکم یک مکان واحد هستند و رؤیت در یک نقطه از آنها برای کل نقاط سه قاره کفایت می‌کند و همچنین قاره‌های آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی نیز در حکم واحدند و رؤیت در یک نقطه از آنها برای کل نقاط‌شان کفایت می‌کند اما رؤیت در این دو قاره برای آن سه قاره کفایت نمی‌کند و بالعکس (قول به اشتراک ارض)

 

6.منشأ ایجاد این اختلاف فقهی، برداشت متفاوت از روایات و تفاوت نگرش‌های اصولی فقهاء است که بعضی از آن بزرگواران را به مدعای انصراف نصوص آمره به قضاء و... از بلاد غیرمتقارب و امثال ذلک، مایل کرده و بعضی دیگر را به اِعمال اطلاق فقهی در باب روایات مذکور و نیز متمایلان به اِعمال اطلاق را به دو مدعای اِعمال اطلاق تا هر جا که در شب است و اِعمال اطلاق تا هر جا که صدق سرزمین متصل می‌کند قائل نموده است در هر صورت این مطلب مثل همهء مطالب فقهی، تابع لسان نصوص و برداشت روشمند از آن است و نه تابع خیالات عارفانه یا خوشایندهای عوامانه و... وظیفهء غیرمجتهدین نیز التزام به نظر کارشناسی مجتهدین می‌باشد در احکام هلال و سایر احکام

 

7.نظیر همین اختلاف در باب بلاد رؤیت، اختلاف در باب کفایت رؤیت با چشم مسلح است که آن نیز مطلبی فقهی و مورد بحث فقهاء عظیم‌الشأن بوده و به آراء متفاوتی انجامیده است البته همانطور که در بند سه ذکر شد، هلال ولو در محاق و حین مقارنه، وجود دارد و با ابزارهای نگرش حرارتی قابل رؤیت است فلذا اگر به قول شاذّی که چنین رؤیتی را شرعاً معتبر می‌داند ملتزم شویم باید همان لحظهء مقارنه را لحظهء شروع ماه قمری تلقی کنیم (یا اولین فجر یا اولین مغرب بعد از آن را) اما اگر همگام با شهرت فقهی، ملاک را بر دیدن طبیعی بگذاریم (چه دیدن طبیعی با چشم و چه دیدن طبیعی با تلسکوپ که ابزاری صرفاً اپتیکی است و تصویر حقیقی را بزرگتر می‌نماید) در اینجا نسبت به رؤیت تلسکوپی دو قول داریم: عده‌ای از فقهاء طبق مبانی تخصصی و اصولی ِخود به کفایت چنین رؤیتی فتوا داده‌اند و عده‌ای دیگر صرفاً رؤیت با چشم عادی را صحیح و معتبر می‌دانند

 

8.آنچه که در اثبات ماه قمری، موضوعیت دارد رؤیت هلال است که اگر از طریق شرعی، اثبات و احراز گردد شروع ماه قمری ثابت می‌شود و اگر احراز نشود (ولو گمان یا احتمال بر رؤیت وجود داشته باشد) این گمان بر شروع ماه، کفایت نمی‌کند و طبق آنچه در روایات به صراحت ذکر شده در امر هلال باید از استناد به امور ظنی نظیر حدس و تخمین و خیال و... اجتناب نمود و تا یقین بر رؤیت نباشد به صرف شک و احتمال نباید ماه قمری قبلی را خاتمه یافته تلقی کرد... در روایتی وارد شده که فردی به نام قاسانی می‌گوید: در مدینه به امام(ع) نامه نوشتم و از ایشان درباره حکم روزی که شک است از رمضان باشد یا خیر پرسیدم حضرت(ع) نوشت: «در یقین، نباید شک داخل شود صرفاً با رؤیت هلال روزه بگیر و با رؤیت بعدی فطر کن» (وسائل الشیعة ج10 ص256) یعنی تا یقین بر حلول ماه قمری جدید نداری آثار ماه قبلی را بار کن و به صرف شک به ورود ماه جدید، یقین به ماه قبلی را نقض نکن

 

9.محاسبات نجومی که امروزه دقت فراوانی پیدا کرده و نتایج آن در حد اطمینان عقلائی ناشی از فرمولهای متقن مبتنی بر اصول ریاضیات و فیزیک و... می‌باشد از دایرهء ظن و گمان خارج است و اگر دانشمند این علم که در اصطلاح عربی به (العالِم الفـَلـَکی) شناخته می‌شود براساس قواعد دقیق و استانداردهای محکم و فرمولهای مجرّب، نظری اطمینان‌بخش بر رؤیت یا عدم رؤیت هلال دهد نظر او معتبر است و فقهاء عظام، عمل به آن نظر را مشروع می‌دانند گرچه برخی از همین بزرگواران شخصاً در مقام عمل، به نتایج محاسبات نجومی یقین نمی‌کنند

 

10.همانطور که در بند شش گذشت احکام هلال و موازین اثبات ماه قمری را باید از مرجع تقلید اخذ کرد و تقلیداً عمل نمود اما این نکته هم اضافه می‌شود که تعیین مصداق و تشخیص موضوع با مرجع نیست بنابراین تقلید در آن صحیح نمی‌باشد و اینکه مشهور شده هرکس در تعیین روز اول ماه به مرجع خود رجوع کند سخن بی‌پایه‌ای است که ناشی از خلط حکم و موضوع در ذهن گویندهء آن می‌باشد مکلف دربارهء ماه قمری اجمالاً تفحص می‌کند و می‌بیند از آنچه اطلاع در این زمینه بدست آورده به چه جمع‌بندی رسیده است اگر یقین کرد که طبق موازین شرعی، رؤیت هلال (بالقوة یا بالفعل) محقق شده باید ماه قمری را از همان شب محاسبه کند و اگر یقین نکرد بر رؤیت هلال، باید فرض را بگذارد که ماه قمری قبلی کماکان بر قوت خود باقی است و آثار ماه قبلی را ادامه دهد و در این تشخیص مصداق، مهم نیست که مرجع او به چه یقینی رسیده است و چه روزی را چندم ماه می‌داند بلکه ارزیابی شخصی و جمع‌بندی خود فرد ملاک می‌باشد

چشتیه

چند شب پیش، یکی از مؤمنین که عازم مشهد بود برای کاری نزد اینجانب آمد... در اثنای صحبت، سخن از لاله زاری شد و لعن بر سر قبرش اما نخودکی (که او نیز در حرم رضوی مدفون است) فراموش شد البته فراموش‌شدنی که موجب شد یک امر فراموش شدهء از چند هفته قبل به خاطرم بیاید:

بیان مطالبی دربارهء سلسلهء صوفیهء چشتیه

لینک را به زیور کلیک آراسته نمایید!

نخودکی صوفی