یکی از نقاط بهت آور اشعار حافظ شیرازی، تأکید بر عشق به پسربچه ها و تمایل به همآغوشی با همجنس است این نقطه عجیب، آنقدر در اشعار این شخص، تکرار شده که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نگذاشته و انحراف شدید جنسی او را به انحاء مختلف، اثبات می نماید البته انحراف همجنس گرایی، مختص او نیست و عارفان دیگری نیز به بهانهء عشق مجازی به آن مبتلا بوده اند لکن جلوه این انحراف، در اشعار حافظ، بسیار روشن تر از اشعار سایر بت پرستان و عاشقان است... اشعار او برای متأمل دقیق، نکات جالبی دارد:
1.گر چنین جلوه کند مُغ بچهء باده فروش . خاکروب ِدر میخانه کنم مژگان را (غزل4)
-مغ بچه!
2.این نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای . که ت خون ما حلال تر از شیر مادر است (غزل39)
-پسری نازنین!
3.بگشا بند قبا تا بگشاید دل من . که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود (غزل207)
-می دانیم که لباس متداول پسربچه ها قبا بوده است؛ دعوت به گشودن قبا هم نیاز به توضیح ندارد و همچنین ذکر خیر پهلوی پسرک!
4.دهان یار که درمان درد حافظ داشت . فغان که وقت مروّت چه تنگ حوصله بود (غزل211)
-تعبیر مروّت تعبیر بسیار ظریفی است شاعر در اینجا، زمان کامجویی از لب و دهان معشوق خود را زمان مروّت معشوق اش نامیده که مفهوم کمک و همکاری معشوق در کام دادن به او را می رساند و نکته ظریف تر اینکه تعبیر مروّت در اصل به معنای مردانگی است!
5.ای سروناز حُسن که خوش می روی به ناز . عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز
فرخنده باد طلعت خوب ات که در ازل . بُبریده اند بر قد سروت قبای ناز (غزل255)
-بازهم تعبیر قبا!
6.دلم رمیدهء لولی وشی است شورانگیز . دروغ وعده و قتـّال وضع و رنگ آمیز
فدای پیراهن چاک ماهرویان باد . هزار جامهء تقوی و خرقهء پرهیز (غزل262)
-تعبیر "پیراهن چاک" یادآور روش عشق بازی بعضی عرفا در حین سماع عرفانی است که از فرط عشق و بی قراری، ناگهان پسرکی را جامه دریده و سینه بر سینهء لخت آنان می نهادند (عارف و صوفی چه می گویند ص59)
7.صبا زآن لولی ِشنگول سرمست . چه داری آگهی چون است حالش
گر آن شیرین پسر خونم بریزد . دلا چون شیر مادر کن حلالش
مکن از خواب بیدارم خدا را . که دارم خلوتی خوش با خیالش (غزل276)
-ای عاشق شنگول! چرا شیرین پسر، خون شما را بریزد؟ مگر می خواهید او را آزار جنسی دهید؟ فعلاً که فقط در خواب عارفانه و خیال عاشقانه خود، صحنهء کامجویی از او را تصور می کنید پس خون تان محفوظ است و احتیاجی به حلالیت نیست!
8.ببُرد از من قرار و طاقت و هوش . بت سنگین دل سیمین بناگوش
نگاری چابکی شنگی کـُلـَه دار . حریفی مهوشی ترکی قباپوش
ز تاب آتش سودای عشقش . بسان دیگ دائم می زنم جوش
چو پیراهن شوم آسوده خاطر . گرت همچون قبا گیرم در آغوش (غزل284)
-تعبیر "سیمین بناگوش" نیز بسیار ظریف است چرا که پسربچهء حدوداً ده الی پانزده ساله را منظور می کند از آن رو که بناگوش ِپسربچه در این سن، کمی رنگ محاسن به خود گرفته و تاحدودی نقره خام می شود مضاف براینکه پسر در این سن به نسبت کودکان، چابک هم هست و برخلاف دختربچه که در این سن، روسری دارد و حجاب، او کلاه بر سر می گذارد نکته دیگر اینکه پسربچهء معشوق به عشق ِمجازی ِحضرت!حافظ، تـُرک هم بوده است (سپیدرو و خوش اندام) و قبا هم بر تن داشته البته اگر تا پایان مراسم ِهمآغوشی، پاره نشود!
9.مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش . لیکن اش مهر و وفا نیست خدایا بده اش
چارده ساله بتی چابک و شیرین دارم . که به جان حلقه به گوش است مه چهارده اش
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی . بکشد زارم و در شرع نباشد گنه اش (غزل286)
-دلبری که چارده ساله باشد و در عین حال طفل، طبیعتاً پسر است چرا که دختر چهارده ساله، طفل نیست و بالغ می باشد مخصوصاً که به قرینه "در شرع نباشد گنه اش" روشن است که منظور، دختر نیست چرا که پسر چهارده ساله شرعاً ممکن است مکلف نشده باشد اما دختر چهارده ساله خیر
10.سبزپوشان خط ات بر گرد لب . همچو حوران اند گرد سلسبیل
ناوک چشم تو در هر گوشه ای . همچو من افتاده دارد صد قتیل (غزل305)
-سبز بودن اطراف لب، چه معنایی می تواند داشته باشد!؟
11.عاشق روی جوانی خوش و نوخاسته ام . وز خدا صحبت او را به دعا خواسته ام (غزل306)
-جان کلام را گفت این عاشق الهی! اگر منظور از جوان نوخاسته (نوجوان) در این شعر و سایر تعابیر این اشعار -معاذالله- خود خداوند بوده پس چرا از خداوند، مصاحبت با آنان، درخواست می شود به دعا؟
12.بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه . تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم (غزل346)
-بگشا بند قبا!
13.دل بدین رود گرامی چه کنم گر ندهم . مادر دهر ندارد پسری بهتر از این (غزل403)
-چه پسری!
14.آمد افسوس کنان مُغ بچهء باده فروش . گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده (غزل421)
-بازهم مغ بچه!
15.پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی . طمع مهر و وفا زین پسران می داری (غزل451)
-واقعاً ها! چرا طمع "مهر و وفا" داری از اینها؟
.................................................................
و اما نکاتی در حاشیه:
16.عارفان متعصب و جامداندیش، برای فرار از این مخمصه حیثیتی و تطهیر حافظ، تلاش های فراوانی کرده اند این تلاشها در دو دسته کلی قرار می گیرد:
الف.تجهیل و هتک مخالفین عرفان و روانه کردن تهمت های کوته نظرانه بسان سطحی نگری و امثال آن
ب.تأویل اشعار و ارائه تفاسیر شگفت و بی ربط و بدون شاهد و قرینه و خالی از منش تحقیقی و خارج از موازین ادبی
مورد الف که ترفند همیشه شان بوده و هست و خواهد بود... وقتی کسی با حقیقت برهنه و واقعیت بی پرده مواجه می شود اگر انصاف نداشته باشد و تحت تأثیر عادات و سلایق و مقبولات ذهنی خود بخواهد از قبول حق و پذیرش واقع، امتناع نماید ساده ترین و کم خرج ترین راه اش تجهیل و هتک مخالف است و راه بعدی اش نیز جنجال و هوچیگری و خود را "عمقی" و دیگران را "سطحی" نشان دادن!
مورد ب نیز حکایت غریبی است... کسی می آید و تراوشاتی از مغزش بر زبانش جاری می کند چند سال بعد از مرگ او مفسران می آیند و تفاسیری می سازند که روح او هم از آن همه تفاسیر بی سر و ته، بی خبر است و اگر سر از قبر برآرد دچار حیرت خواهد شد که این همه مطلب، چطور در مغز من بود و خودم نفهمیدم!؟
17.از مورد ب بدتر، تطبیق چرندیات مربوط به پایین تنه یک همجنس گرا، بر حقائق عالم ملکوت و انطباق این تعابیر کثیف بر خداوند سبحان و خالق قهار زمین و آسمان است کسی می آید و می گوید «منظورش از مغ بچه و لولی شورانگیز و شیرین پسر نازنین و تـُرک شنگول سرمست و مهوش شنگ کـُلـَه دار و... ذات اقدس الهی است» (سبحانه و تعالی عمّا یشرکون) نادانی که چنین تعبیر رجس نجسی می آورد که به خیال خود، لسان الغیّ را لسان الغیب کند آیا کور است و نمی بیند که مؤدای حکم عقل و صریح آیات قرآن و روایات معصومین(ع) نفی تشبیه خالق و مخلوق است و رد تصور و مثلیت!؟ *(لیس کمثله شیء)* این چه عذر بدتر از گناهی است که از فسق لواط به شرک تشبیه پناه می برد و یاوه سرایی ِدون شأن توحیدیهء حضرت حق عزّوجلّ را مفسر اباطیل یک گمراه می نماید!؟
18.عاشقان گمراه می گویند عشق مجازی، قنطره ای (پلی) است به سوی عشق حقیقی! بلی راست می گویند! خدای شان خدای لامکان و فوق زمان و دون تصور و خارج از توهم نیست که عقل و نقل معرفی کرده است اگر خدای آنان، الله سبحانه و تعالی بود می دانستند که عشق به او از اباطیل است و هیچ مؤید عقلی و نقلی ندارد خدای آنان بتی ساختگی و خدایی بافتنی است که ابلیس ِبـُتگر برای شان بافته است و بس که شیرین بافته است عاشقش شده اند دیگران را هم به عشق آن بت شان دعوت می نمایند و مظاهر آن عشق حقیقی شان را نیز همین عشق های مجازی ِآلوده معرفی می نمایند که گوشه ای از آن، در بالا ذکر شد عشقی که ثمری جز دوزخ ابدی نداشته و خداوند در وصف چنین عاشق و معشوقی می فرماید *(انّکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها واردون)* شما و هر آنچه جز الله می پرستید هیزم دوزخ خواهید بود که به آن وارد خواهید شد (الانبیاء آیه98)
19.رجبعلی خیاط از همین حافظ کذایی تجلیل می کرد و او را شیعه و دارای مقامات والا می دانست و برعکس، مولوی را منحرف و سنی و گمراه می خواند! آیا بهتر نبود رجبعلی قبل از بیان این نظر با لاله زاری (طهرانی) هماهنگ می کرد که جان کندن لاله زاری در کتاب روح مجرّد و آسمان و ریسمان بافتنش برای اثبات تشیع مولوی و مقام والای او بر باد نرود!؟
20.حافظ می گوید: هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم (غزل316) فتأمّل جیّداً فی "چه"!
متاسفم برای تحلیلات و انظار مغرضانه شما نویسنده این وبلاگ این حجم از تنفر فقط در پدرکشتگی دیده میشه جوری نوشتید که انگار شما هم یکی از این طفلان قباپوشید که حافظ پولتون رو نداده متاسفم
احتمالن شما و امثال شما حتا حافظ رو هم دشمن خودتون و افکار فاشیستی‌تون میبینید که اینطوری مانیفست صادر میکنید؟!؟! با فرمالیست آشنا هستین؟ میدونین چیه؟
فردوسی بد بود، خیام که مشرک بود، عطار رو نابود کردین، حافظ بده،مولانارو تحریف کردین، شعرای معاصر که همه از نظر شما ضاله و دشمن و خودفروخته هستن، هرچند از همون سایت ۳۱۳ و این عدد به طور کامل معلومه که شما خط فکریتون چیه....
واقعن مایه‌ی تاسف هستین!
تاریخ تاریک و تاریک تر می شود به صراحت نمی شود تایید یا رد کرد اما با مطالعه می توان قطعات پازل را در کنار هم قرار داد و به حقایقی دست پیدا کرد . انحرافات جنسی در تاریخ بشر امر غیر قابل انکار است و فقط مختص منطقه خاصی نبوده و نیست در بخش تاریخی قرآن اشاره صریح به قوم لوط شده و تمایل به همجنس بازی وجود داشته البته باید توجه داشت که همجنس بازی فقط مختص جنس مذکر با جنس مذکر نیست بلکه جنس مونث با جنس مونث می باشد و از آنجایی که به گفته هگل : تاریخی طوقی است که به گردن ما آویخته شده و تکرار می شود پس وجود انحرافات جنسی در تاریخ غیر قابل انکار است و گاهی این پدیده آن قدر تکرار و همه گیر می شود که امری عادی می شود برای مثال مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر در جوامع بشری امری عادی شده حال اگر در آینده با پیشرفت علمی بشر مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر به طور کل قطع شود در آن زمان تاریخ چطور نوشته می شود آیا زاهدان مواد مخدر یا مشروبات الکلی هرگز استفاده نکردند.
عمودهای لحمی حافظان در سپرهای شحمی تو باد که از اشعارعاشقانه حافظ تفسیری اشتباه میکنی. منظور جناب حافظ از اشعاری که آورده ایی عشق خالص است والا از دختر یاد میکرد حکیمان قدیمی اعتقاد داشتند عشق به پسر خالص و بدون تمایلات جنسی است هر چند عده ایی با همجنسبازی بیان میکردند ولی در اشعاریکه از جناب حافظ آورده ایی عشق خالص و عشق عرفانی مطرح است که باید به تحقیقات دکتر شمیسا و دیگر محققان رجوع کنی تا کمی سواد در مورد مطالبی که میگویی پیدا کنی.
درست یا غلط بودن این مطلب رو من نمی دونم اما بیشتر منتقدین این مطلب خیلی بیتربیت هستن
وقتی عقل و منطق و استدلال هست فحاشی و بی تربیتی و بی فرهنگی چرا
بابا یکم منطقی فک کنید وقتی قاری قران بچه بازه مدیر مدرسه بچه بازه ینی حافظ نمیتونه بچه باز باشه خب اونم ادمه .بعدشم ی ادم سالم وقتی شعر میخواد بگه و تو شعرش عشقشو توصیف کنه اگه مرد باشه از جنس مخالفش میگه نه با ذهن مریضش از پسر بچه ها بگه وتو خیالش برا خودش هوس رانی کنه .چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
این همجنس بازی یک درد و مریضی ریشه داردرتاریخ این سرزمین است.بعد از انقلاب وضعیت بهتر شده.بزرگان وعارفان این سرزمین هم متاسفانه به این درد مبتلا بوده اند .یک لکه ننگی است در تاریخ ایران که پاک نخواهد شد
در این روزگار هم فیلمسازان مطرحی همچون استنلی کوبریک داریم که د فیلم هایشان نماد های همجنس‌باز شرارت شیطان پرستی و بی بند و باری به وفور یافت میشود اما عایا خود کوبریک هم ادم فاسد و هوسبازی بوده؟ خیر همه میدونن زندگی شخصیش جزو پاکترین و انسان ترین آدم ها بوده و فقط یک منتقد کارشناس سینما با تماشای کامل و چند باره فیلمی مثل چشمان باز بسته با پرتقال کوکی میتونه پی به اسرار و مفهوم لایه لایه این فیلم ببره و مردم عادی همون برداشت شمارو ازین سبک فیلم‌ها میکنند حالا کوبریک که در مقابل عظمت حافظ هیچی نبوده آخرشم به طرز مشکوکی بعد از فیلم چشمان کاملا بسته کشتنش چون امسال شما طاقت نداشتین ببینید یه نفر داره از حقایق و رموز جهان پرده برداری میکنه و مطمعنا چند قرن دیگه به کوبریک هم لقب شاهد باز و برده باز میدین
شما چیزی از ادبیات و استعاره و تشبیه و کنایه که ساده ترین اصول ادبیات هست هم نمیدونید بنظرم تحلیلتون در حد کف مردم جامعه و یه نوجوان زیر دیپلم هستش
کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی نوشته سیروس شمیسا رو بخونید متوجه خواهید شد
اقا اینارو ول کن..من یه حرفی رو به مقالت اضافه میکنم..کاملا سوالیه...بره خود من همه حرفات و همه نظرات دوستان کاملا پیش اومده....فقط کسایی که فهش میدین و حرفتونو میزنید خیلی کم ظرفیت و بیسواد هستید..ناراحتی هم نداره..
موضوع اینه که مولوی تو سن بالا که خودش صاحب زندگی و همسرو فرزندو شهرت و اعتبارو شیخ دینه عاشق شمس میشه...اینرو کی میتونه حضم کنه؟؟ مگه تو شمس چی دیده که اینطوری دیوانه وار رفتار میکنه؟؟ اقا ولمون کنین..یا تاریخ تحریف شده یا غلو شده یا اصلا فرهنگ ادمای گذشته خیلی با ما فرق داشته ...تو این دوره زمونه هرکدوم از شما که نظرم دادین و برخیتون فهش هم میدین کسی یه ف بگه تا فرحزاد میرین... ادم تو سن بالا حوصله عشقو عاشقی داره؟؟؟ عشق ادم زنو بچه شه که حاصل کل عمرشه...نمیگم مولا نا خراب بوده ولی معلوم نیست اصل ماجرا چی بوده...عده ای از شما میگین این وصله ها به حافظ قران نمیچسبه؟؟؟سعید طوسی قضیش چیه؟؟شمر لعنت ال.. هم که خودتون اوصافشو میدونین که نمازو روزه و قران و .....شاید درجواب همین حرفم میخواهید بگید حرف مفت و شایعه سازی؟؟ ادم افراطی که این حرفو بزنه هیچ وقت هیچ حقیقتیو نمیفهمه..عده دیگتون میگین مغ بچه فلان بوده و .... خب شاهد باز اگر کسی بوده که گناه کبیره نمیکرده خب شاید هیز بوده...خب به نظر شما هیز بودن صفت قشنگیه که حافظ یا سعدی تو شعرش بکار میبره؟؟عده ای هم میگن حافظ هرچی گفته راسته یعنی خراب بوده و تفسیر بی ربط دیگه تفسیر ادمایی هست که میخان اهداف سیاسی اجتماعی رو دنبال کنن و میگن منظورش عشق الهی بوده و ....خب ادم خراب به نظرتون به جایی میرسه تو عمرش و تو دوره خودش؟؟این سوال منه...الان فراماسونو صحیونیسم و ...میخان همجنسبازی رو رواج بدن...خب همون طور که امامان معصوم ما فرمودن گناه عقل و تباه میکنه بماند گناه شدیدی مثل لواط...اونا میخوان رواج بدن تا به اهداف شیطانیه خودشون برسن...بماند ادامه این بحث....
حقیقت رو فکر نمیکنم کسی بدونه..حتی اونایی که تفسیر به رای خودشون میکنن بخاطر سیاسی کاری و فلان دلیل بر این نیست که حقیقت نظر شماست تو مقالت خود این افراد بخطر برداشت ظاهری عوام و به گناه کشیده شدنشون فکر میکنن کار درست تفسیر عرفانی و دینی باشه....
یه توصیه هم دوباره به کسایی که فهش میدن دارم..وقتی ادم فهش میده خداوکیلی به هیچ جا نمیرسه ادم...بلد نیستی اون چیزی که در درونترو با ارامش و با منطق بریزی بیرون پس ساکت باش اعصاب بقیرو خورد نکن
سلام .چرا از شاعران کلاسیک بت ساخته اید . شاهد بازی متاسفانه رواج داشته بوده و هست . واژه های شاهد بازی و شاهد گرایی امروزه در ایران و افغانستان به بچه بازی و همجنس بازی تبدیل شده درضمن هنوز واژه بچه بی ریش در افغانستان بطور کاملا رسمی استفاده میشود . متاسفانه این شاعران بزرگ هم انحرافات اخلاقی داشته اند و باید حقیقت را بجای فرار ازش پذیرفت. آری بچه باز بودند اما دلیل نمیشود که اشعار زیبایشان را نخواند. مگر جناب سعید طوسی هم بچه باز از اب در نیامد؟ مگر جناب رهبر عزیز هم مفعول از آب در نیامد که در حمام منصوری لواط داده .
ارزش سلام نداری،فقط اومدم ک بگم اولا ک حافظ زندگیه شخصیش ب ما ربط نداره و همین که اینهمه شعر زیبا برای ما بجا گزاشته باید بریم دعا بجونش بخونیم و خودشم جواب ادمایی مثل تورو داده"من اگر خوبمو گر بد،تو برو خود را باش"...دوما منم وقتی میخوام شعر بنویسم شاید مثلا بگم "تو"،ولی اصلا خطاب به شخص خاصی نگم.. ولی هرکی اون شعر و بخونه ممکنه هزارتا برداشت کنه..چون هرکی یجور برداشت داره..دوما حضرت حافظ نمیدونسته احمقایی مثل توهم وجود دارن ک مُغ رو از نظر بد نگاه کنن..بعدشم تو خودتو کجا دیدی ک از ادم به این بزرگی ایراد بگیری؟
واقعا واستون متاسفم با این سایتتون من تک تک این ابیات و تو چند سایت مختلف تفسیر کردم ولی این برداشت شما از مرد عارف و باخدایی مثل حافظ کاملا اشتباه
انشاءالله که یکم از خدا بترسید و پشت سر مرده بد قضاوت نکنید
محقق شدن تو عین چاق دادن به دست یه قاتل میمونه
اگر دشنام گویی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خوارا
ببینید شما حتی در مورد برادر خودت که کنارت زندگی میکنه نمیتونی نظر قطعی بدی با اینکه هر روز پیششون هستی بعد در مورد کسی که 600سال پیش می‌زیسته با چهار بیت اینجوری نظر میدهید؟؟؟؟؟؟
حیف وقت این عزیزان که اومدن به تو غحش دادن یا برات توجیه آوردن. خاک تو سرت واقعا
خاک بر سر امثال شما احمق ها کنن که بدون فکر عین گوسفند هرچیزی ظاهرش رو می بینین در موردش قضاوت می کنین
حیف ...
همین امثال شما احمق ها بعدن از رو ظاهر قضاوت میکنین بعد میرین برجام امضا می کنین
ایران همچین تحلیلگراهای احمق و بی وفایی داره که بدون هیچ گونه دانشی دربارۀ چیزی که میگن، بی ترس، همینجوری لب و دهن تکون میدن.
عین بچه ها، که چیزی رو که بلد نیستن، میخوان وانمود کنن بلدن.
تو رو خدا مردم رو فریب ندین.
بزرگترین علمای ما در کنار قرآن و مفاتیحشون دیوان حافظ دارن.
اشعارش رو میخونن و مورد بررسی قرار میدن.
شما میخواید بگید از علما و فضلا و فقها بیشتر می فهمید؟!
زندگی نامۀ حافظ رو اگه بخونین متوجه حرفی که زدم میشین.
ی مشت متعصب خالی از عقل، نذاشتن حافظ رو به عنوان مسلمون دفن کنن! میدونین چرا؟! چون میگفتن تو شعرش مِی و ساقی و مطرب داره یعنی کافره!
اگه همچین تفکری رو قبول دارین میتونین حرف بالا رو بزنین!
ی کم فکر،...
حیف مردم که شما ها رسانه شونین.
شما که ی ذره اطلاعات در مورد اشعار کهن فارسی ندارین و البته ظرفیت فهمش رو هم ندارین چیجوری به خودتون اجازه میدین چنین متن چرت و پرتی رو منتشر کنین؟!
اللهم عجل لولیک الفرج! واقعا!
شما ها رو فقط خود امام می تونه درست کنه! تازه اینم احتماله ها! با این طرز تفکر و بینش آبدوخیاری و ساده انگارانه
آخه آدم دیوانه چرا میخوای با عقل و فهم ناقص خودت دیگران رو هم به بیراهه بکشی.
مگر میشه کسی که حافظ قرآن بوده و توی اشعرش پر از این آیات هست همچین خلق و خویی داشته باشه.
اگر یکم دقیق تر به اشعار حضرت حافظ توجه میکردی متوجه میشدی که اون بزرگوار به ستایش خداوند پرداخته و همچنین به تمامی گناهان خودش در اشعارش اقرار داشته.
حافظ جز ثبت شدگان تاریخ و شعر و ادب پارسی هست به قول خودش هرگز نمیرد آنکه دلش شد زنده به عشق*ثبت است بر جریده عالم دوام ما
مطمئن باش آدمای کثافت و حروم زاده ای مثل تو نمیتونن یاد و روح حافظ رو پاک کنن چون این خواست خداست که افرادی مثل حافظ،مولانا و فردوسی در تاریخ موندگار شن لعنت برتو و ذات کثیفت نجس.
سوره شعرا آیه 224
والشعرا یتبعهم الغاوون
شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند .
من اگر جای مدیر سایت بودم این آیه را در اول این صفحه درشت بامعنی مینوشتم که اونایی که ادعای اینو دارن که این شاعره منحرف حافظ قرآنه دیگه ساکت شن .
از بچه گی به ما گفتن حافظ قرآن رو از بر بوده حافظ کل قرآن بوده . عارف بوده . ال بوده بل بوده . خلاصه که به صورت خیلی غلو آمیز یه شخص منحرف و پسر باز مثل حافظ رو چنان مقدس جلوه دادن و گنده ش کردن که خیلی ها رو این شخص تعصب دارن . تعصب هم که اسمش روشه یعنی اگر کسی حرفی به این شخص بزنه طرفدارهاش عصبی میشن . شما خیلی هاتون از این انسان منحرف یک شخصیت کاریزماتیک درست کردید . ولی حقیقت تلخه . وقتی یارو داره علنن حرف از پسر بازی میزنه دیگه نیایید بگید نه منظوره شاعر از پسر بچه ی زیبا رو عشق الهیه . آخه بابا یه ذره از تعصب کم کنید و به منطق اضافه کنید . مگه انسان چند سال زنده س ها ؟ دنیا محل امتحان و آزمایشه و خیلی هم زودگذره . به جای اینکه از این اشخاص بت درست کنید بیایید انقدر قدرت داشته باشید که از این به بعد بت شکنی کنید . حالا اگر از شعر خوشتون میاد دلیل نداره که شاعر را تبدیل به بت کنید . شما تا حالا اصلا سوره ی شعرا رو خوندید ؟ آیه 224 سوره شعرا میگه شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند . الکی این مردکه منحرف را به قرآن ربط ندید . به شما قول میدم شما که از این مردک طرفداری میکنید اصلا مسلمون نیستید . همه تون دشمن قرآن هستید . اگر نبودید این آیه رو قبول میکردید . شاعر ها حرف های باطل را با وزن و قافیه برای شما حق جلوه میدن . خیلی از چرت و پرت ها اگر به صورت شعر در بیاد بقیه فکر میکنن لابد حرفه حسابه . اون دنیا همه تون باید جواب پس بدید . اگر خودتون گمراه شدید لا اقل نزارید آینده گان و نسل های بعدی گمراه بشن .
کسایی که میگن این وسله به حافظ قرآن نمیچسبه حاج آقا سعید طوسی رو میشناسن؟
احمق جان، حافظ پسرشو از دست داد، و بسیاری از اشعار از این غم گفته شده، جدا از معنی مغ بچه و پیر مغان و ...
چون گران آمد به چشمم ننگ تو
احمقی! دارم هوای جنگ تو
حیف لایق نیستی از بهر جنگ!
ننگِ ننگی، ننگِ ننگی، ننگِ ننگ!
به نام خداوند هستی و ناز خداوند جان پرور عقل ساز
هزاران درودش به این شاعر خوش سخن که مهر و وفا آفرید با سخن
بسی جان و تن را نثار یکی مرد دین که خواهد شدن سرور این زمین
فدا کرد زیرا سلاطین دهر بزودی بپایش بی افتن چو بحر
همان مرد دین که زمان و زمین شود مات و مبهوت شاهی چنین
که دلها به یک گوشه چشمی برد هزاران سپه را به کس نشمرد
چه دانی تو از راز و رمز خدا شناسی مگر اهل بیت هدی
گرت ذره ی نور لیلی رسد بر دلت دل و جان و مغزت چو مجنون پرد
چه دانی تو از سر و اسرار عشق دو عالم دهی از بر شاه عشق
چو زرتشت و کوروش چو فردوسی ی کند شاه عشق جمله در پوشه ی
نگویم دگر چون زبان را خدا نمودست بندی گران تا صبا
سلام
من به شما که نظراتتون رو بدون مطالعه می نویسید و به نویسنده حمله می کنید می خوام که حداقل کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی رو بخونید تا متوجه بشید که رسم امرد بازی و شاهد بازی تا زمان کشف حجاب رضا خان در ایران متداول بوده و چون به خاطر حجاب و خانه نشینی، زنان دیده نمی شدند مردها به سمت بچه پسرها می رفتند هر چند زن وبچه داشته اند و امری کاملا عادی بوده ،رضا شاه با کشف حجاب بزرگترن خدمت رو به جامعه ایران که اکثرا لواط گر شده بودند کرده است
حافظ آزادی مرد عصر خویش بوده است ودر تمام غزلهایش با ریا و تزویز جنگیده است مشکل شما پرده دری حافظ از پرده های دروغین تقوا و خرقه های مستوجب آتش است،
این حجم از حسادت و کینه بی دلیل نسبت به کسی که قرنها پیش از تو از دنیا رفته واقعا نشانه چه مرضی میتونه باشه که وادارت میکنه اینطور خزعبلات بی ربط سر هم کنی و نتایج احمقانه بگیری؟ به حق ایمان و شرافت حضرت حافظ امیدوارم تو دنیا بی آبرو بشی و همینطور تهمت ناروا بشنوی.
سواد ادبی نداره حداقل آدم باش اینا دقیقا خصوصیات خودته.
مدعو التصوف مبتلون بالمردان وحب الصبیان واللواط حتى قال مولانا جلال الدین الرومی لم یبق من التصوف الا الخیاطة واللواطة ومن قال غیر هذا فقد حجب عن عینیه الحقیقة
اولا از زمان پیدایش شعر پارسی با عروض وقافیه قالبهای شعری وسبکها کاملا مشخص بود وبرعکس زمان حال آزادی قلم به حدی بود که که به سادگی هجویات نگاشته می شد ونیازی نبود شاعری هجویات را در قالب شعر عرفانی پنهان کند.
دوم اینکه وقتی نگارنده اینگونه به اشعار حافظ تسلط دارد نشان می دهد که آدم بی مطالعه ای نیست .
نتیجه اینکه یا ایشان با حافظ خرده برده ای دارد یا در تفکیک نفس وعشق عاجز است
ویا اینکه چون دچار انحرافات جنسی است همه کس را با دید خود قضاوت می کند.
خاک تو سرت خیلی کثیف و جاهلی یا خیلی احمقی یا واسه یه عده فاسد تر از خودت کار میکنی که با این خزعبلات عرفا رو به لجن بکشید امان از اینکه این امثال شمان که تو باتلاق انحرافات وشهوت گیر افتادن حتما خودت دلت میخواد نمیتونی بد بخت مریض سعید طوسی منفور
مرتیکه الاغ
شیخ رجبعلی خیاط از اولیای الهی بوده و مورد تایید علما هم بوده . حرف چنین کسی که حتی با عالم ارواح در ارتباط بوده خودش سنده
عالی بود
سلام
به عنوان یک حافظ و قاری قرآن از شما ممنونم
نکته ظریف تلاش شما اینه که به دنبال خدا بودن و شناخت نیازی به بازی با کلمات و اصطلاحات پیچیده نداره همینطور که ادبیات قرآن در ۱۴۰۰ اندی سال پیش برای همه گویا بوده و شامل خواص و عوام میشده.
یکی از وضوحات قرآن مذمت شعر و شاعری است که البته شعر الهی را که مایه هدایت باشه استثنا کرده. اما اگه کسی با هوش باشه متوجه میشه که کلیدواژه عدم محبوبیت شعر از منظر خدا مشخصه.
سوال اینجاست که چرا برخی فکرمی کنند که برای رسیدن به خدا باید کارهای پیچیده و سخنان عجیب و غریب گفت
خود شعر با تمام زیبایی و وزنش آیا محصور هجاها و واژه های هم قافیه و هم ردیف نیست؟
مگر رسالت کلام رساندن پیام نیست؟ حال اگر واژه هم قافیه پیدا نکردیم کلاممان از زیبایی خارج شده؟
اگر زیبایی را در وزن و قافیه فقط ببینیم . چرا محاورات روزانه ما به شعر نیست؟ و یا چرا اخبارگوی تلویزیون به شعر سخن نمی گوید؟ و از همه مهمتر اینکه چرا قرآن . تورات و انجیل به شعر نازل نشده ؟
بحث دیگر اینکه چه اصراری بر استفاده از کلمات مردود مثل جام می . شراب . نظربازی و معشوق و یار برای انتصاب منظور به خداست؟
آیا بهتر نبود از کلمات پرشان و محترمانه برای ساحت پروردگار استفاده میشد؟
معیار بزرگی افراد چیست؟ شهرت هزار ساله؟ یا عمل صالح و تقوا؟
چرا برخی شعرا بخشی از اشعار خود را به مسایل جنسی و به اصطلاح کمر به پایین اختصاص داده اند همچون وحشی بافقی و...؟
به نظرم مردم عزیزمان باید به دنبال حقیقت باشند نه به دنبال کلمات زمینی که هرکس تفسیری برایش ساخته
بزرگی مردم ایران زمین به تسلیم در برابر امرخداست
واقع بین باشیم
بدون اینکه بنده تهمتی به فرد یا گروهی وارد کنم قائل بر لهو ولعب بودن شعر هستم. در دنیای پیشرفته امروز عبارتی ساده از محبت و هدایت از آسمان و ریسمان بافتن کلمات شایسته تر و کارسازتر و سریعتر است.
متشکرم
اولا، فرموده اید که نقد باید بر پایه ی منش تحقیقی و همراه با قرینه و شاهد و... باشد. یعنی این چند سطر، اسمش تحقیق است که جواب محققانه طلب میکنید!!!؟ البته نقد اهل عرفان و تصوف را اهل عرفان و تصوف آغاز کرده نه دشمنان عرفان و تصوف. مراجعه بفرمایید تا هم نقد علمی را ببینید هم جواب آن را
بسمه تعالی
قرآن :
.."الله اعلم بمن یهتدی.."
جناب حافظ:
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
یادمون باشه:
ما نمی تونیم قضاوت کنیم ایشون رو.
خدا لعنت کنه حافظ و سعدی بچه باز را و از شما هم تشکر می کنم بخاطر این مطالب بسیار خوبتون ک من را از شرک ونجاست نجات داد...کسانی که فحش می دهند نسبشان با حافظ معلوم منتها حافظ رمانتیک فحش می داد اینها خشن فحش می دهند ...
چقدر بی فرنگید به شما ک چه طرف چیکارس واقعا کارتون بده شمای که لباس دین پوشیدن اینجوری یه شخصی رو مورد خطاب قرار میدید از مردم انتظار نداشته باشید بیان سمت دین و آیینتون فقط چهره خودتون و دین رو بهم میریزید اگه حافظ بد کاره باشه به ما چه اگه بهترین آدم عالم باشه به ما چ
فکرتون به حال خودتون باشه ک اون دنیا باید تقاص این حرفاتون پس بدید
چقدر بی فرنگید به شما ک چه طرف چیکارس واقعا کارتون بده شمای که لباس دین پوشیدن اینجوری یه شخصی رو مورد خطاب قرار میدید از مردم انتظار نداشته باشید بیان سمت دین و آیینتون فقط چهره خودتون و دین رو بهم میریزید اگه حافظ بد کاره باشه به ما چه اگه بهترین آدم عالم باشه به ما چ
فکرتون به حال خودتون باشه ک اون دنیا باید تقاص این حرفاتون پس بدید
برو سنی
برو خلیفه رو جمع کن
وقتی بی سوادی و حماقت و بی شعوری و پستی در یک نفر جمع میشه حاصل این میشه که غزلیات حافظ رو اینطور تفسیر کنه
حتی اگر حافظ همجنسگرا هم بوده باشه،هیچ عیبی نداره.الان اکثر کشورهای جهان بر پایه علم پزشکی و روانشناسی میگن همجنسگرایی نتنها بیماری نیست بلکه یک گرایش متفاوت و طبیعیه.البته کشورهای عربی آفریقایی همچنان مخالف همجنسگرایی هستند و میگن علم حق نداره در این مورد حرف بزنه و ما پیرو سنتها و باورهای قدیمی خود هستیم.به هر حال هیچکس انتخاب نمیکنه که همجنسگرا یا دگر جنسگرا بدنیا بیاد.ما باید به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.به امید روزی که همجنسگرا ستیزی مثل نژاد ستیزی و سیاهپوست ستیزی و غیره از بین بره.سپاس اگر پایبند به آزادی بیان هستید
جواب شما رو حافظ تو تنها یه بیت داده
زاهد از رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
آخه چیزی رو که نمیدونی گه میخوری قضاوت میکنی. آخه پسربچه زلف داره که تا پاش برسه؟هان اسکل پلشت؟
12.بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه . تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم (غزل346)
شکی نیست شما تکفیری های شیعه نما از دشمنان حضرت در زمان ظهورید
اگر در محضر ائمه هم باشید هزار تهمت بهشون میبندید
لعنت خدا بر شما
البته که در پاکی حافظ شکی نیست . ولی نمیشه گفت چون حافظ قران بوده قبل از اون کاری نکرده. مثلا همین گندمکار قاری معروف که ترتیب بچه های مردما میداد
سلام
درود بی کران خدا بر صبر و خویشتنداری شما در پاسخ افراد پست و افیونزده ای که گاه رسم ادب را به کل زیر پا گذاشته اند.
ولیکن در مورد نوشتارتان چند نقد دوستانه را از بنده پذیرا باشید.
1- مادامی که به ارایه افکار و عقایدتان می پردازید مراقب حق الناس و آثار ما تأخر باشید. آنها که حافظ را نیکمرد می پندارند نهایتا حق الناسی بر گردن ندارند حتی اگر حافظ انسان خوبی نبوده باشد ولیکن شما ...
2- با زبان ادب نقد کنید و با طعنه و نیش و کنایه کار خود را پیش نبرید.
3- تا حدی متن شما را می پذیرم ، چراکه همانطور که برخی ابیات حافظ انسان را به اوج تحیر و وجد می برند ، برخی نیز انسان را درمانده و ناگزیر می کنند، چنان که آدم نمی داند چه بگوید؟ آگر همه این مفاهیم عرفانی معنا شوند و هیچ عمل حرامی در کار نبوده چرا جناب حافظ به کرات به این گونه مسایل اشاره می کنند؟ بر ما معلوم نیست. خواجه ببخشد ما را اگر در حقش ناصواب گفتیم.
check this top <a href=http://online-casino.gold/>casino</a> offers